سالهای اولیه و ایتالیا روبنس فردی قابل توجه بود. او نه تنها نقاش فوق العاده موفقی بود که کارگاهش تعداد خیره کننده ای از آثار را تولید کرد. اما او همچنین نقش دیپلماتیک مهمی در سیاست اروپا در قرن هفدهم ایفا کرد. او آشکارا یک همراه جذاب و جذاب بود که به او توصیف میشود: «قدی بلند، دارای بدنی باشکوه، با صورت منظم، گونههای گلگون، موهای قهوهای بلوطی، چشمهای درخشان، اما با شور و شوق، هوای خندهدار، ملایم و مؤدب». پیتر پل روبنس در زیگن آلمان به دنیا آمد، اما از 10 سالگی در آنتورپ زندگی کرد و به مدرسه رفت. اولین کار او، در سن 13 سالگی، به عنوان صفحه دادگاه برای یک کنتس بود. این موقعیتی معتبر برای یک مرد جوان بود، اما روبنس آن را خفه کننده دید و شروع به آموزش به عنوان یک هنرمند کرد. به محض اینکه تمریناتش را تمام کرد، او عازم ایتالیا شد تا آثار بزرگ رنسانس و کلاسیک را که از روی نسخهها میشناخت، ببیند. او به مدت هشت سال در اسپانیا سفر کرد و کار کرد و از تکنیکهای رنسانس و هنر کلاسیک کپی و به کار برد. آنتورپ در سال 1608 اخباری مبنی بر مرگ مادر روبنس منتشر شد. او بلافاصله عازم آنتورپ شد، اما در زمان رسیدن او مرده بود. زمانی که روبنس به خانه آمد، تصمیم گرفت در شهر بماند. شهرت او پیش از او بود و در سال 1609 در سن 33 سالگی به عنوان نقاش دربار برای حاکمان هلند، آرشیدوک آلبرت و همسرش ایزابلا منصوب شد. سال بعد، او با ایزابلا خود ازدواج کرد - ایزابلا برانت. روبنس اکنون می توانست. استطاعت خرید یک خانه بزرگ در قسمت شیک آنتورپ را دارید. او یک استودیوی بزرگ ساخت تا شاگردان و دستیارانش را در خود جای دهد (کارمزدهای بسیار زیادی دریافت کرد تا همه آنها را به تنهایی تکمیل کند). او خودش آن را به سبک ایتالیایی طراحی کرد. او همچنین یک سالن مجسمهسازی دایرهای، بر اساس پانتئون، به خانه اضافه کرد. کسب و کار اصلی روبنس مجسمههای محراب بود، به ویژه برای هنرمندی که از کار در مقیاس بزرگ لذت میبرد. او که مردی سخت کوش و منضبط بود، هر روز ساعت 4 صبح از خواب برمی خاست و تا ساعت 5 بعد از ظهر قبل از بیرون رفتن برای سوارکاری کار می کرد تا از نظر بدنی آماده باشد. هنگام نقاشی، از کسی می خواست که از یک اثر ادبیات کلاسیک برایش بخواند. مجموعه روبنس که یک مجموعهدار مشتاق از جواهرات، مجسمههای باستانی و سکهها، و دیگر چیزهای کنجکاوی (از جمله مومیایی مصری) بود، به جاذبهای شناخته شده برای بازدید افراد برجسته تبدیل شد. دیپلمات در سال 1622 روبنس مأمور شد تا پروژه ای عظیم را در پاریس برای ماریا دو مدیچی، بیوه هانری چهارم پادشاه فرانسه، انجام دهد. قرار بود دو گالری کامل با صحنه هایی از زندگی ملکه و همسر مرحومش تزئین شود. این کمیسیون یک کمیسیون پرخاشگر بود. ماریا بی دست و پا و قابل تغییر بود. و مورد علاقه او، کاردینال ریشلیو، روبنس را یک تهدید سیاسی می دانست. پس از سالها کشمکش، پروژه نیمه تمام رها شد و ماریا از دادگاه اخراج شد. در سال 1625 طاعون به آنتورپ رسید. روبنس خانواده خود را به بروکسل نقل مکان کرد تا اینکه بدترین آن گذشت. آنها سپس به آنتورپ برگشتند، جایی که در کمال وحشت روبنس، همسرش بیمار شد و احتمالاً از طاعون درگذشت. روبنز معمولاً مردی که به رواقی بودن خود افتخار می کرد، از دست دادن « کسی که باید تا زمانی که زنده ام دوستش داشته باشم و او را گرامی بدارم. روبنس خود را وارد کار دیپلماتیکش کرد تا حواسش را پرت کند. او چندین ماه را در انگلستان گذراند و در آنجا چندین سفارش برای چارلز اول که یک مجموعه دار پرشور هنر بود انجام داد. یکی از مأموریت هایی که روبنس برای چارلز انجام می داد، تزئین سقف خانه ضیافت جدیدش در وایت هال بود. هنرمند دادگاه از اواسط دهه 1620 روبنس به طور فزاینده ای مشغول وظایف دیپلماتیک شد. آنتورپ، در جنوب هلند، بخشی از امپراتوری تحت حکومت اسپانیا کاتولیک بود. پروتستان های شمالی هلند تحت سلطه هلند متحد شدند. هر دو طرف امیدوار بودند که هلند را تحت رژیم خود متحد کنند. در سال 1610، آتش بس 12 ساله بین هلندی ها و اسپانیایی ها به آرشیدوک های آلبرت و ایزابلا اجازه داد تا به حکومت کاتولیک خود در صلح و ثبات ادامه دهند. در سال 1621 آتش بس به پایان رسید و درست در این زمان حساس، آرشیدوک آلبرت درگذشت. همسر او، ایزابلا، به عنوان فرماندار ادامه داد، اما وضعیت او نامطمئن بود، زیرا اسپانیا، فرانسه و انگلیس تلاش کردند تصمیم بگیرند که با چه کسی و علیه چه کسی متحد شوند. از روبنس برای مذاکره در فرانسه و انگلیس از طرف ایزابلا به عنوان نماینده هلند اسپانیا فراخوانده شد. از آنجایی که نقاشان اغلب دلیلی برای سفر به دادگاه های خارجی داشتند، او از موقعیت مناسبی برخوردار بود تا بازدیدهای مخفیانه یا ظریفی را بدون حضور او برانگیختن سوء ظن انجام دهد. او یکی از معتمدین نزدیک ایزابلا شد و او برای نصیحت های او ارزش قائل بود. در سال 1624 توسط برادرزاده ایزابلا، فیلیپ چهارم، حق امتیاز اشرافیت به روبنس اعطا شد و در سال 1627 او را با تبدیل کردن به "نجیب زاده خانواده"، حتی در مقیاس اجتماعی بالاتر برد. سالهای گذشته پس از 18 ماه خارج از کشور، روبنس به اندازه کافی از وظیفه ناسپاس سیاست ورزی خسته شده بود. او برای دیدن فرزندانش و رسیدگی به امور داخلی خود به آنتورپ بازگشت. او همچنین می توانست خود را کاملاً وقف نقاشی کند. یکی از مهم ترین حامیان او در دهه 1630 فیلیپ چهارم پادشاه اسپانیا بود که بیش از 80 نقاشی سفارش داد. روبنس در سال 1630 در سن 53 سالگی دوباره ازدواج کرد. در کمال تعجب، او با اشراف ازدواج نکرد، بلکه هلن فورمنت، دختر 16 ساله یک خانواده تجاری محترم را انتخاب کرد. روبنس به وضوح توسط همسر جدیدش که دارای پنج فرزند بود، تحت فشار قرار گرفت و او در پرتره های متعددی از جمله نسخه ای از «قضاوت پاریس» که در آن او به عنوان زهره ظاهر می شود، نقش آفرینی می کند. روبنس در طول سالهای آخر زندگی خود زمان زیادی را با خانواده جوان جدید خود در خانه روستایی خود می گذراند. Chateau de Steen او شروع به نقاشی مناظر بیشتر کرد، اغلب برای لذت بردن خود، نه برای فروش. در سال 1639 که به شدت از نقرس رنج می برد، در سال 1639، یک حمله شدید باعث شد روبنس نتواند نقاشی کند و چند ماه بعد در می 1640 درگذشت.
❖ عنوان: مار وقیح
❖ هنرمند: پیتر پل روبنس
❖ تاریخجه: 1577 - 1640
❖ تاریخجه اثر: احتمالاً 1635-40
❖ تکنیک: رنگ روغن روی بوم
❖ ابعاد: 186.4 در 264.5 سانتی متر
❖ صاحب امتیاز: خریداری شده، 1837
❖ شماره ثبت: NG59
❖ مکان نمایش: سالن 18
❖ مجموعه: مجموعه اصلی
❖ سابقه مالکیت: توماس بولکلی بولکلی-اوون
تصویر دیجیتال : TIFFکیفیت تصویر : گیگاپیکسل |